گل پسر

...سری سبز دارم و زبانی سرخ ,نشسته ام منتظر باد

گل پسر

...سری سبز دارم و زبانی سرخ ,نشسته ام منتظر باد

گل پسر

برای طنز نوشته هایم چه زیبا گریستم

دنبال کنندگان ۶ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیوندها

چگونه با ماشین ایرانی شاد باشید!

يكشنبه, ۲ آبان ۱۳۹۵، ۱۰:۴۴ ق.ظ

راهکار اصلی و تاثیرگذار ترین کار داشتن افکار مثبت است.
شما وقتی سوار ماشین ایرانی میشوید باید ذهن خلاق و زیبا داشته باشید.
۱- وقتی که از لای پنجره ها باد داخل می آید و سروصدایی ایجاد میکند شما فرض کنید که چهچه بلبل یا صدای موج است که وجود این صداها دست شما نیست, با این فکر شما کلی از این صداها لذت برده و لحظاتی ناب را در ماشین خود خواهید داشت!
اگر وقتی گاز میدهید و عقربه ی بنزین بالا و پایین میرود, میتوانید به این فکر کنید که ماشین شما تولید بنزین میکند و با هر گاز باک بنزین شما پر و باهر ترمز خالی میشود!پس تمام تلاش خود را میکنید که بی وقفه برانید!
۲- اگر کلید کولر را میزنید و بخاری روشن میشود, میتوانید فرض کنید که ماشین شما هوشمند است و میتواند از احتیاج بدن شما اگاهی پیدا کند!شاید بدن شما در گرما نیاز بیشتری به گرما دارد و شما نمیفهمید!
۳- اگر سی میلیون پول دادید و ماشین خریدید اما سیستم صوتیش فقط دو باند جلو دارد میتوانید فرض کنید که صندلی های جلو میدان اصلی جشن است و صندلی های عقب برای تماشاچی هاست, با این فکر شما میتوانید از ته مانده صدای دستگاه پخش استفاده کنید و در انتها، دستتان را خیلی با کلاس بالا بیاورید و برای خواننده دست بزنید و از اعماق وجود داد بزنید:آهنگ بعد! تا سرنشینان جلو صدای شما را بشنوند!
۴-اگر شیشه بالاکن صندلی عقب دستی است, شما در هر بار بالا و پایین کردن شیشه میتوانید فرض کنید که در باشگاه مشغول دمبل زدن هستید اما حواستان باشد زیاد جو گیر نشوید چون این دسته ها طاقت ندارند و ممکن است دمبل در دستان شما بشکند!
با همچین افکار مثبتی همیشه و با هر ماشینی میتوانید شاد باشید!


میتونید این مطلب رو در این سایت مشاهده کنید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ آبان ۹۵ ، ۱۰:۴۴

بلاخره سایت مخصوص ما شروع به کار کرد

سه شنبه, ۱ تیر ۱۳۹۵، ۰۵:۱۸ ب.ظ
به قیافه‌اش میخورد، از حکام عرب حاشیه خلیج فارس باشد، مخصوصا با آن بشکه نفتی که زیر بغلش زده! بعدی هم شبیه این روشنفکرهای کافه نشین است با آن پیپ توی دستش. بعدی که دیگر لباسی با طرح پرچم آمریکا تنش است و تکلیفش روشن است. بعدی سربازی است در لباس نظامیان رژیم صهیونیست و اما آخری قیافه‌اش میخورد از همین مدیرهایی باشد که فیشهای حقوقی چند میلیون تومنی‌شان جدیدا رو شده؛ صندلی را برداشته است و دارد فرار میکند. دو تا آقازاده‌های تخسش هم آویزان صندلی باباجانشان هستند.
اینها نمادهایی هستند که روی هدر سایت «راه راه» قرار دارند و با حالتی مستاصل در حال فرار هستند.
 
 
این سایت طنز و کاریکاتور که به نشانیrahrahtanz.ir  امروز و همزمان با میلاد کریم اهل بیت(ع) رسما آغاز بکار کرده، از همان روی هدر تکلیفش را روشن کرده و گفته که قرار است آنجا حال چه کسانی را بگیرد تا بقیه حال کنند! این قضیه حال گرفتن و حال دادن در بخش درباره ما سایت اینطور توضیح داده شده:
 
«نمیدانم قانون بقای حال را در عرصه طنز و طنازی شنیده‌اید یا نه! خلاصه‌اش میشود اینکه اگر طنز خواندن حال می‌دهد، بخاطر این است که دارد حال بعضی‌ها را میگیرد! دعوا نداریم اما اگر طنزمان یک کم حال کسی را گرفت تقصیر ما نیست. آنهایی هم که احتمالا قرار است حالشان گرفته شود هر کدام یک نماینده روی هدر سایت دارند.»
 
سایت طنز و کاریکاتور «راه راه» یک ماهی میشود که فعالیت آزمایشی اش را شروع کرده اما از امروز رسما آغاز بکار کرده است. طراحی سایت شبیه صفحات کمیک استریپ است و خطوط کج آن باعث شده تا با بقیه سایتها یک کم تفاوت داشته باشد. اما بخشهای سایت خیلی پیچیده نیست. اگرچه در قسمت منوی سایت میتوانید بصورت دسته بندی شده به مطالب قبلی در موضوعات و قالبهای مد نظرتان دسترسی پیدا کنید، اما برای مرور روزانه سایت و خواندن مطالب جدیدتر کافی است هر روز همان پنجره اول که عنوانش تیتر یک است را ببینید. در قسمت پیشخوان میتوانید جدیدترین نشریات سایت مثل مجله طنز راه راه را ببینید و دانلود کنید. در بخش طنز فوری، طنزهای کوتاه که به اتفاقت یا مناسبتهای روز اختصاص دارد قرار گرفته است که امروز مطلبی درباره سالروز بر ایران در برابر آمریکا در جام جهانی 1998 آنجا قرار دارد. طنز صوتی و ویدئوهای طنز هم که تکلیفشان روشن است. اگر به بخش نشریات بروید، شماره های قبلی مجله راه راه هم در دسترس هستند و قابل دانلود. اگر اهل کاریکاتور باشید هم میتوانید کاریکاتورهایی با موضوعات روز را در این سایت ببینید.
 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ تیر ۹۵ ، ۱۷:۱۸

چگونه مردم را به گرانی عادت دهیم؟

جمعه, ۲۸ خرداد ۱۳۹۵، ۰۴:۳۲ ب.ظ


اول سعی کرده که همه را قانع کنیم که همچیز عالیست و کشور های خارجی همیشه جریمه هایشان بسیار زیاد و دارای اجناسی گران تر از اجناس ما هستند!

در مرحله ی دوم روند بازار را دنبال کرده و به قیمت هر کدام از اجناس یکی دو درصد اضافه میکنیم به صورتی که مردم آن را به صورت شیب ملایم احساس و اعتراضی به آن نشان ندهند!

(برای مثال دستکش 2000تومانی را 2200عرضه میکنیم).

در مرحله سوم باز به قیمت های قبلی دو در صد اضافه کرده و سعی میکنیم همه چیز را عادی جلوه دهیم.(برای مثال دستکش 2000تومنی که شده بود 2200تومن را 2400عرضه میکنیم!).

در مرحله چهارم اوضاع را از حالت عادی خارج کرده و قیمت ها را به حد قابل توجهی بالا میبریم!

(باز برای مثال دستکشی که 2000تومن بود و بعد شد 2200تومن و بعد شد2400تومن را 5000تومن عرضه میکنیم!).

در مرحله ی پنجم که همراه با اعتراض مردمی است, همه چیز را به سیاست خارجی و تحریم ها ربط داده و به همگان قول داده که قیمت ها پس از رایزنی و مذاکرات به حالت قبل باز خواهد گشت.(برای مثال"آب خوردن ما هم به مذاکرات وابسته است")

در مرحله ششم تصمیم به تبلیغات برای دوره های بعد  و بزرگ نشان دادن رایزنی ها و قوی بودن سیاست خارجه گرفته و سعی در پایین اوردن قیمت ها و تعدیل بازار میکنید.

برای مثال(ما تورم را به صفر رساندیم!!)

و در مرحله ی هفتم قیمت ها را به مرحله سوم رسانده( یعنی  دستکش2400تومانی)و خواهیم دید ک چگونه مردم به این گرانی عادت کرده و از بازگشت به قیمت چنددرصد اضافه شده ی اصلی خوشحال هستند!برای مثال(هوراااا دستکش ارزون شد!)



۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ خرداد ۹۵ ، ۱۶:۳۲

میخواهید در آینده چه کاره شوید؟

دوشنبه, ۱۷ خرداد ۱۳۹۵، ۰۵:۳۹ ب.ظ

میخواهید در اینده چکاره شوید؟

به نام خدا

اقا اجازه ما میخواهیم در اینده سخنران شوم

من همیشه از تلویزیون میبینم که خیلی ها می آیند سخنرانی میکنند و همه انها را میشناسند و معروف هستند اما همیشه وقتی توی خانه بالای اوپن اشپزخانه میروم و شعار میدهم پدرم میگوید:بچه بیا پایین مگه تو رئیس جمهوری ک سخنرانی میکنی؟

اما من همیشه میگویم بابا من میخواهم سخنران بشم نه رئیس جمهور اما پدرم میگوید برو بچه اینهایی که تو توی تلویزیون میبینی پشتشان گرم است!البته گاهی فکر میکنم ک پدرم راست میگوید چون خیلی از انها حتی وسط حرف زدنشان فحش هم میدهند اما باز کسی بیرونشان نمیکند خب حتما پشتشان گرم است ک راحت فحش میدهند!

خاله طاهره ی من هم ک همیشه جایش جلوتلویزیون هست و همه اش بینیش چسب دارد و ناخن هایش پر از گل وبلبل هست و شبکه اونور ابی میبیند میگوید بچه تو را چه به سخنرانی کردن,تو اگر میخواهی معروف بشوی باید بروی انور آب !میگوید خیلی سخنران هایی ک تو میگویی از اونور اب اجازه میگیرند,اما من حرفش را گوش نمیدهم و میخواهم مثل کورش یک ایرانی معروف بشوم که همه میگویند خیلی ادم بزرگی بوده است ,ولی باز هم نمیدانم چرا فکر میکنم کورش زیادی ایرانی است, هرچی باشد باید ادم یکم از خارجیها برنامه بگیرد ,پس من یک سخنران معتدل میشوم که نه مثل کورش خیلی ایرانی باشم ن مثل بعضی سخنران ها همه اش خارجی فکر کنم

من میخواهم یک سخنران معتدل شوم.


پ.ن:میخوام دوستانی ک مطالبمو میخونن به چالش کی بهتر مینویسه دعوت کنم!اونم برای نوشته طنز!

هرکسی این چالش رو قبول میکنه توی نظرات اعلام کنه ک برم و از مطالبشون استفاده کنم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ خرداد ۹۵ ، ۱۷:۳۹

من به حرف مردم کاری ندارم!

چهارشنبه, ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۱:۰۱ ق.ظ

📌 مسعود پزشکیان منتخب اصلاح طلب مجلس دهم از حوزه تبریز: حتی اگر به من رای ندهند نامزد نایب رئیسی مجلس می‌شوم. به حرف کسی هم کاری ندارم.


ازین به بعد شاهد چنین گفته هایی خواهیم بود:

فائزه هاشمی:به دیدار بهائیان خواهم رفت حتی اگر بگویند نرو, من به حرف کسی کاری ندارم!


روحانی:با خاتمی عکس سلفی میگیرم حتی اگر بگویند ممنوع التصویر است, من ب حرف کسی کاری ندارم!


ظریف:خودم در راکتور ها بتون میریزم حتی اگر بگویند به تعهدشان وفا نمیکنند,من به حرف کسی کاری ندارم!


حسین فریدون:جلوی دوربین می آیم حتی اگر بگویند تو چه کاره ای, من ب حرف کسی کاری ندارم!


گرگعلی از پشت کوه:من وزیر فرهنگ میشوم حتی اگر بگویند تو سواد نداری,من به حرف دیگران کاری ندارم!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۱:۰۱

میگم یه وقت بد نباشه!!!

چهارشنبه, ۵ اسفند ۱۳۹۴، ۰۷:۰۹ ب.ظ



یه وقت بد نباشه کارکنای پوشش گستر اردکان هنوز پولشون رو نگرفتن اونوقت یه عالم بنر ستاد به اصطلاح مردمی از طرف یه نماینده به مغازه دار ها و مغازه های توی چشم داده میشه!!!؟؟



یه وقت بد نباشه سه نفر برن زندان چرا که یه نفر به صندلیش چسبیده نمیخواد بلند بشه!؟


یه وقت بد نباشه رهبر میگه به کسایی که انقلابین رای بدید اونوقت یه کاندیدا دوست داره از عوامل فتنه حمایت کنه!؟


یه وقت بد نباشه همه با هدف ارتقای حال و هوای معنوی و اقتصادی اردکان تبلیغ میکنن و یکی با ده کیلو برنج پاکستانی!؟


یه وقت بد نباشه همه ی جوان ها وقتی فارغ التحصیل میشن بیکارن و خانواده یک خاندان خاص از شیر تا پیرشون از دانشگاه در نیومده کار دارن!؟


یه وقت بد نباشه همه در حالت خوبش 23سالگی از دانشگاه فارغ التحصیل میشن اونوقت یک نفر یهویی 20سالگی فارغ التحصیل میشه و میره به انقلاب کمک کنه؟!


یه وقت بد نباشه چسبوندن تبلیغات رو وسایل عمومی خلاف قانون باشه و یکی یهویی یه عالم پوسترتبلیغاتیشو میچسبه به وسایل عمومی و صدای هیچکی در نیاد!؟


یه وقت بد نباشه همه تو ایام فاطمیه سیاه میپوشن, اونوقت صدای ساز و دهل از ستاد یکی از کاندیدابلنده!؟



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ اسفند ۹۴ ، ۱۹:۰۹

خاطرات یک دیوار!

يكشنبه, ۲ اسفند ۱۳۹۴، ۰۸:۴۳ ب.ظ


خاطرات یک دیوار!!!

یک روز در جای خود آسوده نشسته بودم که خواب رفتم وقتی چشمانم را باز کردم دیدم یکی از کاندیده های شهر جلویم نشسته و یکسره مرا نگاه میکند!

اول با خودم فکر کردم ک حتما تیریپ روشنفکری است و دارد تمرکز میگیرد اما وقتی که داد زدم تو چرا اینجایی او با خشم فراوان فریاد زد:

چته چرا داد میزنی!!

من نماینده نیستم که من همون صندوق صدقه ام, اومدن روم تبلیغ کاندیدا زدن!

و تازه اینجا بود که فهمیدم, اوا راست میگه بیچاره زیر هجوم تبلیغ سر خم کرده و از این همه چسبی که روش زدن احساس بدی داشت!!

تازه یادم اومد که چه کسی بود شعار رعایت قانون میداد😁

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۹۴ ، ۲۰:۴۳

جشنواره ای با معرفی برترینهای اردکان با  اعطای سیمرغ بلورین 

- سیمرغ بلورین بهترین مصرف کننده:

تعلق می گیرد  به شهرداری اردکان بخاطر مصرف برترین  مصالح  ساختمانی در ساخت مغازهای سه شنبه بازار ( قبلی) و تخریب  سریع  آن!


-سیمرغ بلورین بهترین سازنده و حفار:

تعلق می گیرد  به شهرداری و مجری طرح فاضلاب شهری ,بخاطر عدم هماهنگی در آسفالت و حفاری سریع بعد از آسفالت ، به نحوی که بمحض آسفالت کوچه یا خیابانی توسط شهرداری ، مجری طرح فاضلاب سریعا به حفاری آن می پردازد.


سیمرغ  بلورین ، برترین شورای شهر:

تعلق می گیرد  به اعضای فخیمه  شورای شهر, بخاطر تصویب مصوبه ای با رنگ و بوی تجمل گرایی و اشرافیگری و مهم تر آن به خاطر  زحمات شبانه روزی  که در توجیه  خرید ماشین90میلیونی به کار گرفتند!


سیمرغ باحال ترین روابط عمومی:

تعلق می گیرد به روابط عمومی نماینده شهر, بخاطر مدیریت پشت پرده و جلوی پرده در  نصب بنر تجلیل از نماینده! آنهم به اسم این و آن ( مثلا خود جوش) !


سیمرغ بلورین بهترین نصاب بنر:

تعلق می گیرد به  عوامل و اعوان و انصار پشت پرده شهرداری, برای نصب بنر تجلیل از خود شهردار! آنهم بدون اطلاع شهرداری (!!!) و آنهم جود جوش(!!!)


سیمرغ بهترین پیمانکار:

تعلق می گیرد به پیمانکارهای غیر بومی شهرداری بخاطر  محقق شدن خواسته و نظرات مسئولین شهر در خصوص مصوبات به کار گیری نیروهای غیر بومی ...

قسمت بعد با ما همراه باشید با معرفی و اعطای  جوایز" سیمرغ خود جوش "

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۹۴ ، ۱۳:۴۳

معرفی کتاب چگونه پول بیت المال را مصرف کنیم

چهارشنبه, ۷ بهمن ۱۳۹۴، ۰۴:۰۴ ب.ظ


معرفی کتاب:

 پول بیت المال را چگونه مصرف کنیم

این کتاب که تا به حال بیش از20جلد از آن چاپ شده اثر "ح.الف"یکی از مسئولین بلند پایه می باشد.

این کتاب که به بررسی چگونی مصرف پول بیت المال می پردازد,مجوز چاپ خود را با هماهنگی "م.الف" از وزارت ارشاد گرفته است.

"ح.الف" از انتشار جلد21این کتاب در نمایشگاه کتاب برتر خبر داد و گفت:در جلد 21قصد داریم روش های برتر مصرف پول بیت المال را از کتاب های غربی استخراج کنیم.

ایشان دلیل نویسندگی خود را در این عرصه وجود دغدغه ی بسیار زیاد در بین مسئولین هر شهر دانست.

در جلد اول این کتاب گوشه‌هایی از تجربیات نویسنده  آمده است که میتوان به این موارد اشاره کرد:

1- کندن سنگ فرش های پیاده رو و سنگ کردن مجدد

2-کندن تابلوهای سالم و قرار دادن تابلوهایی به همان شمایل در همان جا

3-کشیدن بلوار در شهرک بدون اینکه نیازی به آن باشد

از دیگر کتب چاپ شده از این نویسنده میتوان به:

1-مسئولان و ماشین نود میلیونی

2-جشن ها و راه های تبلیغات در جشن

3- پول بیشتر، رای بیشتر

اشاره کرد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ بهمن ۹۴ ، ۱۶:۰۴

موضوع انشا:یک مسئول چه وضایفی دارد؟

شنبه, ۳ بهمن ۱۳۹۴، ۱۱:۱۸ ق.ظ


موضوع انشا

یک مسئول چ وظایفی دارد؟

به نام خدا

یک مسئول وظیفه دارد دارد که هرجا دلش خواست برود او چون مسئول است خیلی دوست دارد که مسئولیتش را به خوبی انجام دهد ,مثلا اگر دوست داشت میتواند به یک مراسم رفته و به یکی دیگر نرود چون جزو وظایف او نیست اما پدرم که همیشه سرش در روزنامه است و مادرم میگوید بخاطر روزنامه است ک کچل شدی همیشه به من میگوید که بچه تو گول نخور مسئولین فقط جایی میروند که برایشان تبلیغ باشد.اما من نمیفهمم که چرا هر مجلسی که میروم تبلیغ بازی نمیکنند اخه من دوست داشتم یک تبلیغ را از نزدیک ببینم!

مادرم هم میگوید تو وقتی بزرگ شدی هرجا که تو را دعوت کردند برو چون نشانه ی ادب تو است و برای تو احترام قائل شدند که تو را دعوت کردند اما من نمیدانم چرا وقتی همراه پدرم به مجلس رسمی میروم همه اش مجری میگوید که ما از مسئولین دعوت کردیم اما هیچ کدام تشریف نیاوردند همیشه صندلی های جلو خالی است و من فکر میکنم که حتما انها ادب ندارند که نمی ایند اما خواهرم میگوید که حتما این مجلس ها مخالف انها بوده که نیامدند.من نمیدانم که کدام یک از آنها درست میگویند اما میدانم که وظیفه ی هر مسئولی هست که هرجا دلش خواست نرود.

این بود انشای من


پ.ن:عکس مربوط به نشست سراسری کتاب خوان است که با وجود فرستاده شدن دعوت نامه برای مسئولان هیچ یک از مسئولین به جز امام جمعه محترم نیامده و صندلی های جلو خالی می باشد.

۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ بهمن ۹۴ ، ۱۱:۱۸